قوانين راجع به بيمه ، حاكميت قطعي قضيه محكوم بها ، مسئوليتت هاي مدني ، تفسير اراده و غيره تماماً مسائل تازه اي را ايجاد كرده است .
براي آنكه مثل فابريس Fabrice ( جراح آلماني معروف كه نظرش صائب بود ولي نميتوانست آنرا بمرحله اثبات درآورد ) در مجادله حاضر پاي در گل نمانيم بايد واقع بين باشيم و توجه نمائيم چه ميگذرد ؟
وكيل پايه يك
وكيل پايه يك دادگستري
تنظيم قرارداد
نگارش قرارداد
وكيل قرارداد
مشاوره قرارداد
مشاوره حقوقي
مشاوره حقوقي تلفني
قوانين امروزه هرچه بيشتر باشند ا ز نقش آنها در تشكيل رويه قضائي روزبروز كاسته ميشود . ديوان كشور در تفسير قوانين پافشاري مخصوصي ميكند كه آنها را تحت اللفظي و دگماتيك Dogmatique تفسير نمايد . ولي شرايع مذهبي و حكمت روش ديگري دارند يعني انصاف و وجدان را ملاك عمل قرار ميدهد . همدوره هاي پاين Payen هر روز قوانين را با رويه قضائي مقابله مينمودند و تاثير روزافزون روش ديوان كشور را در محاكم شهرستان و دادگاههاي استان مشاهده ميكرده اند .
اصول امروزه تكليف قاضي و همچنين وكلا را روش ميسازد و هيچوقت داخل بحث و تحليل تحت اللفظي و صرف و نحوي قوانين كه موجب پي نبردن بمنظور قانونگذار ميشود نميگردد . اصول مزبور منشاء ايجاد حق را تركيبي از نوشته ها ، مآخذ عرف و عادت و عقايد اجتماعي ميداند قانوني كه دست و پاي قاضي را به بندد قانون خوبي نيست زيرا قاضي ميتواند وگاهي هم مجبور است بدون آنكه بروي خود بياورد از حدود آن تخطي وتجاوز نمايد . اين تجاوز يك عمل اتفاقي نيست زيرا مربوط باعمال روزمره است حقيقت را نميشود در فورمولهاي خشك گنجانيد از زماني كه پرفسورهاي فلسفه به اصول احتمال Probabilisme ( اصولي از حكمت الهي كه بنا بر آن هر عمل وهر عقيده اي بايد متكي بر دليل ومنطق محكمي باشد ) سخن ميراندند خيلي دور شده ايم اما بايد اعتراف كنيم كه امروز حقيقت چه عملي وچه رياضي اكثراً از راه احتمال بدست ميايد . مخصوصاً در مورد حقيقت قصائي كه قاضي ناگزير است حقيقت اعمال وافعال افراد را از روي قرائن و امارت كشف نمايد . كار وكيل مشكل تر از قاضي است . با توجه باينكه در امور قضائي بايد از قرائن و امارات در كشف حقيقت استفاده كرد به نقش عمده وكيل مي توان پي برد و دانست كه چگونه وظيفه وكيل در اين راه از قاضي مهمتر وسنگين تر است .
وكيل كه روي نيمكت دفاع نشسته تنها از موكل خود نقل قول
نمي كند بلكه مبتكر و الهام دهنده قاضي ميباشد وقاضي را از سقوط بطرف خلاف حق و عدالت باز ميدارد اين بحث از موضوع ما خارج است و منظور از اين مقدمه فقط اين بوده وهست كه اهميت شغل شريف وكالت را شناسانده اهميت انضباطي اين شغل را كه تا امروز برقرار پايدار است مورد توجه قرار دهيم و تحولي را كه در شرف وقوع است متذكر گرديم .
« تاريخچه كانون وكلا »
در مقدمه مختصري كه گذشت اگر ادعاي اغراق آميزي نكرده باشيم آنچه را كه بايد راجع به فلسفه شغلي وكالت گفته شود بيان كرديم . حال بي مناسب نيست كه اندكي هم از تاريخچه كانون وكلاء پاريس Barreau با خوانندگان گرامي سخن گوئيم .
راجع به تاريخچه كانون وكلاي پاريس در غالب كتب مربوط قلمفرسائي شده وقطعا بسياري از خوانندگان گرامي از آن كم وبيش اطلاع دارند ولي براي آنكه در اين باره كاملا بسكوت بر گذار نشده باشد بد نيست لااقل بطور اختصار ذكري از آن بنمائيم . آنچه در زير از نظر خوانندگان ميگذرد تنها يك نظر اجمالي وسريع نسبت باين موضوع است واگر در اين ميان تكراري از آنچه گفته شده گردد چندان اهميتي نخواهد داشت .
ميدانيم كه دررم قديم « Clieuts و Patieuis » بدو دسته متمايز مردم اطلاق ميشد كه وظيفه دفاع در برابر محاكم را بعهده داشتند .
كمي پس از زمان اشخاصي بنام Ad - vocatis پيدا شدند كه وكيل بمعني امروزه نبودند بلكه دوستان مطلع و خبيري بودند كه در مواقع خطر از آنها استمداد ميشد بعداً با تغييرات و تبديلاتي كه در وظايف افراد ايندسته پيدا شد طبقه اراترها Orators بوجود آمد آنها غالباً از ميان دوستان اصحاب دعوي بودند از فن خطابه و حقوق اطلاع داشتند و در مقابل قضات با قوه نطق و بيان احقاق حق مي نمودند و هيچ وجه اشتراك و تشابهي با Procuirator Cognifa كه نمايندگان اصحاب دعوي جهت رعايت تشريفات مخصوص آئين دادرسي بودند نداشتند .